آخرين روز اقامتمون در كپنهاگ همراه شد با لیست كلي جاي ديدني كه هنوز تو فهرستمون تيك نخورده باقيمونده بود. چه ميشه كرد وقت كمه و جاهاي ديدني این شهر بسيار و ما هم که نباید جایی رو از دست می دادیم!

این شد که اول از همه با يه زرنگي خاص و بهره گيري از فرصت حدود 1.5 ساعته اي كه از زمان پانچ بليطهای جمل و نقلمون داشتيم گفتيم ميشه با يه تير دو نشون زد و با مترو هم به مركز شهر بريم و هم يه گشت كشتي سواری بر روي كانال هاي زيباي شهر اونم با همون بليط بزنيم!

 

http://s5.picofile.com/file/8147245450/243.jpg

 

از روي نقشه بهترين مسير رو كه اين بار براي اولين بار تجربه مترو سواري رو هم شامل مي شد انتخاب كرديم و از اونجا به بعد دوتا خط اتوبوس دريايي 991 و 992 بود كه بر روي كانال به طور منظم حركت مي كردن و با محدوديت زماني كه داشتيم از ايستگاه Knippelsbro تا مقصد نهايي كه ني هاون Nyhaven زيبا بود رو در يك فضاي رويايي اونم بر عرشه كشتي تفريحي روي رودخونه طي می كرديم.

 

http://s5.picofile.com/file/8147245592/247.jpg

 

http://s5.picofile.com/file/8147245626/248.jpg

 

اما تو همین حین نمی شد در طول مسیر از معماری زیبای بناهای شهر کپنهاگ لذت نبرد!

 

http://s5.picofile.com/file/8147245584/246.jpg

 

http://s5.picofile.com/file/8147245484/244.jpg

 

کشتی سواری در کانال های زیبای کپنهاگ تو اون هوای آفتابی نه چندان گرم، فوق العاده بهمون چسبید!

 

http://s5.picofile.com/file/8147245642/257.jpg

 

بعد از تموم شدن اعتبار 90 دقیقه ای بلیطامون با ترك كشتي با اینکه برامون تکراری بود بازم براي دقايقي محو تماشاي ساختمونهاي رنگارنگ ني هاون Nyhaven شدیم!

 

http://s5.picofile.com/file/8147245668/272.jpg

 

جالب اينكه همون اول صبح شاهد شكل گيري توريستهايي بوديم كه صف كشيده بودن تا بتونن با كشتي هاي تفريحي- توريستي سرباز براي ساعتي به گشت و گذار در كانال بپردازن!

 

http://s5.picofile.com/file/8147245684/285.jpg

 

مقصد بعدي قدم زدن در كوچه پس كوچه هاي نه چندان تنگ و تاريك شهر تا قصر سلطنتي Christiansborg Palce بود.

 

http://s5.picofile.com/file/8147245718/291.jpg

 

در كنار قصر كليساي سلطنتي كه محل برگزاري مراسم هاي خاص خانواده سلطنتي بود هم از جمله بناهايي بود كه همون اول كار بيشتر به چشم مي اومد.

 

http://s5.picofile.com/file/8147245784/294.jpg

 

در داخل كليسا يكسري عكس و تابلوهاي راهنما گذاشته بودن كه تصاوير مراسم ازدواج، غسل تعمید و ... خونواده سلطنتي و حتي آتش سوزي سالها قبل اين بنا رو که در اثر آتیش بازی بوجود اومده بود و باعث شده بود کل سقف و قسمتی از بنا از بین بره رو شرح مي داد.

 

http://s5.picofile.com/file/8147245818/297.jpg

 

در ادامه وارد محوطه حياط بيروني قصر با معماري به سبك معماري هاي ايتاليايي شديم و بعد هم با ورود به سالن قصر باز هم بهره گيري از مجسمه هاي متعدد بيشترين جلوه رو به اين نوع معماري داده بود.

 

http://s5.picofile.com/file/8147245892/301.jpg

 

http://s5.picofile.com/file/8147245926/315.jpg

 

از بيرون قصر دورنماي زيبايي از ساختمون بازار بورس قديمي شهر به چشم مي خورد.

 

http://s5.picofile.com/file/8148841868/B%C3%B8rsen_K%C3%B8benhavn.jpg

 

با خروج از قصر سلطنتي حالا نوبت بازديد از موزه ملي National Museet كپنهاگ بود. موزه اي كه با سخاوتمندي دانماركي ها براي همه توريست ها مجاني بود!

 

http://s5.picofile.com/file/8148841884/National_Museum_of_Denmark.jpg

 

اين موزه در نزديكي ميدون شهرداري قرار داره و با توجه به وسعتش يجورايي تاريخ و هويت مردم اسكانديناوي رو به نمايش درآورده.

 

http://s5.picofile.com/file/8148833284/351.JPG

 

موزه به چندين طبقه مختلف تقسيم شده و ما هم بعد از اونكه كوله مونو در صندوق هاي مجاني طبقه همکف به امانت گذاشتيم از طبقه دوم بازديد رو شروع كرديم.

اولين بخش هاي موزه به آثار قرون وسطي و شكل گيري تحولات تمدن مردم اسكانديناوي اختصاص داشت و هرچي جلوتر مي رفتيم به سالهاي دوره رنسانس نزديكتر مي شد.

 

http://s5.picofile.com/file/8147245984/318.jpg

 

http://s5.picofile.com/file/8147245992/324.jpg

 

http://s5.picofile.com/file/8147246068/331.jpg

 

از جواهرات و ادوات تزئینی اون دوره گرفته ...

 

http://s5.picofile.com/file/8147246118/335.jpg

 

http://s5.picofile.com/file/8147246150/338.jpg

 

تا پوشش و لباس های مردم قرن های گذشته این سرزمین!

 

http://s5.picofile.com/file/8147247434/419.jpg

 

http://s5.picofile.com/file/8147247450/426.jpg

 

بازسازي ساختار داخلي خونه هاي قديمي و لوازم زندگيشون در كنار تصاويري از زندگي واقعي مردم اون دوران جلوه ای ویژه به این موزه غنی داده بود!

 

http://s5.picofile.com/file/8147246192/340.jpg

 

http://s5.picofile.com/file/8148833326/360.JPG

 

http://s5.picofile.com/file/8147246326/367.jpg

 

يكي از اين موارد، نقاشي ها تصوير خونواده اي بود كه بر سر تابوت بچه تازه فوت شده اشون جمع شده بودن!

 

http://s5.picofile.com/file/8147246242/362.jpg

 

اما گل سرسبد و سوگلي موزه به نمايشگاه اختصاصي وايكينگ ها اختصاص داشت كه معمولا در بخش ورودي صف كوچكي از توريست ها هم تشكيل مي شد.

 

http://s5.picofile.com/file/8147246892/382.jpg

 

http://s5.picofile.com/file/8147246842/377.jpg

 

ايجاد فضا سازي و نور و صدا تو يه محيط تاريك و رويايي حس و حال خاصي به اين بخش از موزه داده بود و در اين حين نمايش فيلم هاي وايكينگها و لباسشون كه امكان پوشيدن و عكس گرفتن رو اونم به صورت رايگان براي توريست ها فراهم كرده بود سخت مورد توجه قرار داشت.

 

http://s5.picofile.com/file/8147246926/389.jpg

 

http://s5.picofile.com/file/8147246968/391.jpg

 

بخش هاي ديگري از موزه به صورت تخصصي به آثار به جامونده از سرخ پوست ها و قبايل آفريقايي اختصاص يافته بود  و بخش ديگر به تاريخ مصر و آثار زيباي اون. فقط ما مونديم مگه چقدر از اين آثار مصري هاي بيچاره رو به يغما بردن كه تو موزه لوور، تورين و حتي اينجا دهها اثر منحصر به فرد از موميايي ها و تنديس هاي بزرگ وجود داره!

 

http://s5.picofile.com/file/8147246384/374.jpg

 

http://s5.picofile.com/file/8147247000/398.jpg

 

http://s5.picofile.com/file/8147247034/405.jpg

 

http://s5.picofile.com/file/8147247076/406.jpg

 

در طبقه فوقاني هم يه نمايشگاه منحصر به فرد و بزرگ از اسباب بازي ساخته بودن كه از نگاه تنوع و زيبايي فوق العاده بود و يجورايي تاريخ تحولات اسباب بازي تو سالهاي مختلف رو به نمايش گذاشته بود.

 

http://s5.picofile.com/file/8147245750/293.jpg

 

از اسباب بازی های ساده قدیمی گرفته تا آثار هنری مینیاتوری که احتمالا اسباب بازی های گرونی به حساب می اومدن!

 

http://s5.picofile.com/file/8148833342/411.JPG

 

و البته براي ساعتي ما رو مبهوت خودشون كردن.

 

http://s5.picofile.com/file/8147247126/410.jpg

 

http://s5.picofile.com/file/8147247592/439.jpg

 

http://s5.picofile.com/file/8147247600/443.jpg

 

گشت و گذار در 3 طبقه تو در توی ساختمون زیبای موزه ما رو حسابی از رمق انداخته بود و از اون مهمتر ساعت بیولوژیک بدنمون دیگه طاقتش تاخت شده بود و هی بهانه می گرفت که دیگه وقت نهاره و ما باید با این موزه زیبا و دیدنی خداحافظی می کردیم!

 

http://s5.picofile.com/file/8147247618/456.jpg