خاطرات 17 روز سفر به دور اروپا (2012) –روز سیزدهم - بروکسل – قسمت آخر- پارلمان اروپا

با شروع صبح و از اونجا كه آخرين ساعت هاي اقامتمون در بروكسل رو پيش رو داشتيم در نتيجه از همون ابتدا برنامه فشرده اي رو براي خودمون ترسيم كرده بوديم. به اين خاطر بدون فوت وقت به سرعت به سمت اولين محل بازديدمون كه در واقع سازه زيباي نماد شهر بروكسل يا همون اتميوم بود حركت كرديم در طول مسیر خیابون یکم تمییزتر شده بود و خدارو شکر به هیچ وجه قابل قیاس با دو روز قبل شهر نبود

اتميوم سازه فلزي غول پيكري هست كه قدمتش به سال 1958 مي رسه که در ابتدا برای نمایشگاهی در آن سال طراحی شده بوده و ارتفاعش به قدری هست که از فاصله چند كيلومتري هم ميشه ديدش!


http://s3.picofile.com/file/7530909993/011.jpg

جلوي سازه هم روی یه ماکت کلمه خوش آمد رو با زبونهاي مختلف و از جمله فارسي نوشتن. براي رفتن به اونجا ميشه از خط 6 ترامواي بروكسل استفاده كرد و اين سازه در پارك زيبايي درست كنار استاديوم يزرگ شهر قرار داره.


http://s3.picofile.com/file/7530910214/020.jpg

با ورود به محوطه جلويي ساختمون پارلمان اروپا اولين چيزي كه توجهمونو جلب كرد جمعيت نسبتا زيادي كه تو اونجا جمع شده بودن بود. جلوتر كه رفتيم متوجه شديم همون جلوي ساختمون يك زمين فوتبال سالني درست كرده بودن و تيمهايي مركب از نماينده هاي پارلماني هر كشور  در جام كوچكي كه به نوعي پيش زمينه جام ملتهاي اروپا در سال 2012 بود به رقابت پرداخته بودن! جالبتر اونكه حتي برخي بازيكنانشون زن بودن!


http://s3.picofile.com/file/7530910321/027.jpg

در كنار محوطه نيز غرفه هاي متعددي قرار داشت كه با جلو رفتن متوجه شديم متعلق به كشور لهستان به عنوان ميزبان جام ملتهاي اروپاست كه داشتن ويژگي هاي فرهنگي كشورشونو به مردم دنيا معرفي مي كردن. ما كه از لهستان در سفر سال قبل خاطرات بسيار خوبي رو داشتيم براي دقايقي سرگرم ديدن غرفه ها شديم.

در طرف ديگه محوطه نيز چند تا غرفه رنگ و وارنگ بود كه حس كنجكاوي ما رو به اونجا كشوند. با ديدن سيني هاي بزرگ غذا، ميوه و نوشيدني هاي مختلف كه بنحو بسيار زيبايي تزئين شده بودن و البته پرچم لهستان پي برديم كه انگار لهستاني هاي مهربون با اين كار قصد دارن توريست ها رو نمك گير خودشون كنن!


http://s1.picofile.com/file/7530910535/028.jpg

جالب اين بود كه مردم چندان به اين موضوع توجه نداشتن و اولش برخلاف تجربه اي كه از ايران داشتيم كسي براي خوردن خوراكي ها شيرجه نمي رفت! اما چند تا از مهمونداراشون با خوشرويي بهمون تعارف كردن و ماهم كه صبحونه رو زود خورده بوديم ديگه فرصت رو غنيمت شمرده و شروع به پذیرایی از خودمون كرديم.

پارك Jubel محوطه بسيار زيبايي داره و در بخش انتهايي اون هم دروازه بزرگي كه شباهت عجيبي به دروازه براندنبرگ برلين داشت قرار داشت كه يجورايي خاطرات قديميمونو در برلین زنده می كرد!


http://s3.picofile.com/file/7530915692/113.jpg


ادامه نوشته

خاطرات سفر به دور اروپا (2012) –روز یازدهم - بروکسل – قسمت اول- شهر ارتش سری و رستوران کاندید!

ساعت حدود 7 صبح بود كه با فرود هواپيما در فرودگاه بروكسل ما هم مانند ساير مسافرها هواپيما رو ترك كرديم و اين بار اونقدر مسير رو چپ و راست كرده بودن كه دقايقي براي پيدا كردن محل برداشتن ساكها دچار اشتباه شديم. اما به هر حال هر طوري بود ساكمونو پيدا كرديم و بازم بدون اونكه كسي ازمون پاسپورت بخواد وارد سالن خروجي شديم!

طبق معمول دنبال بخش مربوط به راهنماي توريست گشتيم اما اين بار هم فقط همون i رو پيدا كرديم كه البته به نظر اين دفعه اين بخش هم راهنماي توريستی بود و هم اطلاعات پرواز. كنارشم يكسري بروشور توريستي بود كه در مورد شهرهاي مختلف بلژیک اطلاعاتي مي داد. ماهم نامردی نکردیمو چند تايي كتاب و بروشور در مورد بروكسل و كتابي راجع به كل بلژيك برداشتيم.

بعد نوبتمون شد و خانوم متصدي رو سئوال پيچ كرديم و اول همه آدرس هتلمونو پرسيديم. اونم بیچاره كلي تو اينترنت گشت و بالاخره برامون يه پرينت ساده گرفت كه درواقع از رو گوگل مسير حركت رو آدرس داده بود. يه نقشه نصفه و نيمه ای هم بهمون داد كه راستش فقط بخش كوچك مركز شهر رو نشون مي داد!

تو بروكسل چند تا ايستگاه مركزي قطار وجود داره كه بايد حواستون باشه كجا پياده شيد. فرضاً تو همون اول شهر يه ايستگاه مركزي با نام MIDI وجود داره  كه به برخي جاهاي شهر مرتبط ميشه. اما ايستگاه مركزي بروكسل وسط شهر قرار داره و با معماري قشنگش متماييز از بقيه است.

با ترك قطار وارد سالن خروجي ايستگاه شديم. چشمتون روز بد نبينه كف زمين پر بود از آشغال و بطري خالي و ته سيگار و ... . فكر كنيد اومديد ترمينال جنوب كثيف ۲۰ سال قبل خودمون. البته معماريش نسبتا نو بود اما از زمين و زمان آشغال مي روييد. بخشی از سالن هم توسط عرب هاي آواره هايي كه با زن و دهها بچه قد و نيم قد بساط پهن كرده بودن اشغال شده بود! بوی ادرار و مدفوع همه جا رو پر کرده بود. واقعا اينجا بروكسله؟ قلب و مركز دائمي اتحاديه اروپا؟

با ادامه دادن مسير از خيابونهای اطراف دقایقی بعد به سمت ميدونی که  ساختمون زیبای Grand Place و Grote Market در اونجا قرار داشت حرکت کردیم. به واقع شايد مركز ثقل توريستي شهر همین جا باشه و  مملو بود از توريست هاي رنگ و وارنگ خارجی. وجود ساختمونهاي زيباي قدیمی با معماري هاي ممتازشون آدمو جذب خودش مي كرد!

http://s1.picofile.com/file/7530901505/056.jpg

http://s3.picofile.com/file/7530899886/033.jpgدو تا چيز جالب ديگه اي كه تو این ميدون بايد مي ديديم رو دنبال كرديم. اوليش محل واقعي رستوران كانديد بود كه تو سريال ارتش سري که همه همسن و سالهاي ما یادشونه. البته  فیلم تو استودیوای در لندن بازی شده بود اما محل واقعی رستوران کاندید که محور اصلی داستان بود همین جاست! اینجا هم معمولا کافه هست که البته الان مدتی است که برای تعمییرات درشو بستن!

 http://s3.picofile.com/file/7530902361/066.jpg

دومين سورپرایزمون خونه ويكتور هوگو بود كه در هنگام اقامتش در بروكسل اونجا بوده    که اونم چسبیده به همین رستوران بود.

http://s1.picofile.com/file/7530902040/063.jpg


ادامه نوشته