خاطرات سفر به دور اروپاي مركزي - روز يازدهم سفر – ايتاليا – رم (Rome)



با ادامه دادن مسير خيابون Dei Fori Imperiali به ميدون ونيز رسيديم. ساختمون مرمري بزرگ و سفيد رنگ Monumento Vittorio Emanuele با عظمت مجسمه هاش جذبمون كرد.




با ادامه دادن مسير خيابون Dei Fori Imperiali به ميدون ونيز رسيديم. ساختمون مرمري بزرگ و سفيد رنگ Monumento Vittorio Emanuele با عظمت مجسمه هاش جذبمون كرد.


به سوي رم:
کلا براي رفتن با قطار از فلورانس به رم سه تا انتخاب داشتيم. اوليش قطار سريع السير بود كه با پرداخت 46 يورو، كل مسير رو حدود يكساعته طي ميكرد. دومي قطار مستقيم بود كه با پرداخت 30 يورو ظرف مدت 1:40 به رم ميرسيديم. نهايتاً انتخاب سوم مسير غير مستقيم بود كه 16 يورو هزينه داشت و اتلاف زماني 4 ساعت و عوض كردن قطار.
با این وصف ماهم چون هر دو عامل وقت و پول برامون ارزش داشت، راه دوم رو انتخاب كرديم و تصميم گرفتيم که زیادی هم پولمونو هدر ندیم و این شد كه با قطار ساعت 6:30 صبح راه حل وسط رو انتخاب کردیم و راهي رم شديم. به هر حال همه راه ها به رم خط می شدند و به همین دلیل ما هم همون کله سحر یعنی حدود ساعت 6 بود كه تو ايستگاه قطار فلورانس آماده حرکت بوديم.
با نزدیک شدن به شهر رم و ورود به حومه، بزرگی و یجورایی بی سرو تهی شهر بزرگ رم شبیه سایر شهرهای بزرگ هویدا شد. با خروج از قطار اولين چيزي كه توجهمونو جلب كرد، جمعي از مردان و زنان با لباس محلي بودند كه منتظر قطار تو سكو ايستاده بودند. نفهميديم لباس محلي كدوم شهر ایتالیا بود. البته شايد هم انگليسی يا اسكاتلندی بودند آخه مردا كلاههايي شبيه رابين هود داشتند!

در ايستگاه قطار رم كه به اندازه يه فرودگاه بزرگه، اولش يه كم طول كشيد تا بفهميم كي به كيه! دنبال اطلاعات توريستي گشتيم كه بالاخره با راهنمايي پيرمرد نه چندان خوش اخلاق مسوول i تونستيم اطلاعات توريستي رو پيدا كنيم! تقريباً ديگه نتيجه گرفتيم كه iها بداخلاق و توريست اينفورميشنها اكثراً خوش اخلاقن! نمي دونيم چه سرّي بود! شايدم چون هميشه ما ازشون چيزايي كه بهشون مربوط نبود رو ميپرسيديم خلقشون تنگ ميشد!
با كمي گشتن بالاخره توريست اينفورميشن رو يافتيم! اونجا دو تا خانوم مشغول راهنمايي چند تا توريست بودند. منتظر ايستاديم تا نوبتمون شد. اولش خانومه که برعكس نتيجه گيري ما خیلی هم خوش برخورد نبود، خيلي كلي فقط آدرس هتلمونو داد و ايستگاههاي مربوطه رو برامون نوشت و داد دستمون. اما وقتي يه نقشه خواستيم از زير دستش يه نقشه كوچيك كه بيشتر هم شامل منطقه مركزي شهر ميشد رو بهمون داد. رو ميزشون يه كاغذ چسبونده بودند كهRoma Pass نداريم. كه ظاهراً كارت توريستي شهر رم بود كه تخفيفهاي خوب و ويژهاي برای بازدید اماکن توریستی و استفاده از وسایل حمل و نقل داشت. بنابراین به ناچار ما هم مجبور شديم يه كارت براي تردد درون شهري بگيريم و چون دو روز اونجا اقامت داشتيم براي دو روز كارت حمل و نقل درون شهري گرفتيم كه هر كدوم 4 يورو براي هر روز قيمت داشت. كه براي دو روز هر دومون 16 يورو شد.
روي ميز خانومه نوشته بود كه بليط واتيكان هم 26 يورو هست و اگر اينجا بخريم نيازي به ايستادن در صف طولاني واتيكان رو نداريم. ما هم بعد از کمی استخاره ترغيب شديم كه اونجا بليط رو بخريم. اما وقتي ازش درخواست دو تا بليط براي واتيكان رو كرديم تازه دهن باز کرد و دلش اومد که بگه از خوش شانسيتون امروز موزه واتيكان مجانيه و اگه زود بجنبين تا شب براي ديدنش وقت دارين! مام كلي ذوق كرديم و دعاش كرديم كه بهمون گفت. بعداً فهميديم كه اون روز روز جهانيه موزه بوده! (27 سپتامبر) ولي كلا موزه واتيكان هميشه در آخرين يكشنبه هر ماه مجانيه. البته فقط 9 تا 14. كه بليط فروشيشم تا 12.5 بيشتر باز نيست.
وقتي تو ايستگاه Ottaviano خط Aاز قطار پياده شديم و بيرون اومديم سيل جمعيتي كه به يك سمت ميرفت مسير واتیکان رو بهمون نشون ميداد. تو اين مسير هم تور ليدرهاي خوش اخلاق با پيشنهادهاي استثنايي كه فقط يكبار در تاريخ تكرار ميشه سر راهتونو ميگيرن و بهتون پيشنهاد ميكنن كه مسير 7 كيلومتري موزه واتيكان رو براتون مو به مو توضيح بدن! اين راهنماهاي خوش اخلاق از 30 تا 50 يورو براي يك روز ازتون ميگيرن (به جز بلیط ورودی) و تا در مورد تك تك سوراخ سمبههاي واتيكان شير فهمتون نكنن، دست ور دار نيستند! البته گرفتن راهنما اين مزيت رو داره كه از وايستادن تو صف مثل بقيه مراجعين خلاص ميشيد ولي در عوض بايد كلي زير آفتاب داغ رم وايستيد تا به توضيحات تموم نشدني ليدرها در مورد محوطه و حياط و ... گوش بديد! ما كه ترجيح داديم در مورد هر چيزي كه برامون جالبه بعداً تو اينترنت بخونيم يا به توضيحات بروشورها بسنده كنيم!
با ورود به محوطه حياط اصلي كليساي واتيكان، عظمت گنبد كليسا خودش رو به آدم نشون ميده. محوطه بزرگ حياط و صندليهايي كه براي مراسم چيده بودند هم در نوع خودش جلب بود. میدان اصلی واتیکان به نام سن پیتر (St. Peter's) بسیار بزرگ که به هرحال واسه خودش کشوریه و دورش در هر دو طرف؛ دو راهرو یا دالان نیم دایره است که به دو ساختمان موازی هم ختم میشن و این دو به یک دالان عمود هستند که این در اصل شروع خود کلیسا است.
ساختن این کلیسا ۲۰۰ سال بطول انجامیده (بله ۲۰۰ سال!) آنهم زیر دست هنرمندانی مانند: رافائل، میکل آنژ و فونتانا. در امتداد یک دالان بزرگ، اتاقهایی هست که پیکر همه پاپ های فقید را در آنها به خاک سپرده اند. هر پاپ را در یک غرفه به خاک سپرده اند و مجسمه ای هم به شکل او و به حالت خوابیده روی قبرش گذاشته اند، همه بجز پاپ ژان پل دوم که مجسمه ای ندارد و جلوی قبرش تعداد زیادی از پیروانش نشسته اند و مشغول مناجاتند.

اما با ورود به كليسا به يكباره اين همه عظمت و جلال و جبروت آدم رو مبهوت ميكنه! زيبايي طرح و رنگ و مجسمههاي زيبا و طلاكاريهاي سقف و محراب و ... اينقدر زيباست كه ما هرگز در هيچ كليسا و مسجدي نديده بوديم!

بعد از عبور از اون سالن وارد حياطي نسبتا بزرگ شديم كه يه مجسمه از كره زمين وسطش بود.

همه چيز بينظير بود، همه چيز در نهايت زيبايي!

