صبح یک روز پاییزی، همون اول صبح قرار بود سرویس فرودگاه بیاد دنبالمون و خدارو شکر زیاد حرصمون ندادن و سر ساعت جلوی هتل منتظرمون بودن! به جهت سوار کردن بقیه مسافرها مسیر اونقدر طولانی بود که قبل از رسیدن به فرودگاه فرصت جبران کسر خواب روزهای قبل رو تا حدی داشته باشیم!

فرودگاه پوکت نسبت به جمعیت جزیره نسبتا بزرگ و مجهزه اما ما چون زود رسیده بودیم تا باز شدن کانتر مربوطه هنوز دقایقی وقت بود که ترجیح دادیم بیشتر به کند و کاو در گوشه و کنار سالن بپردازیم.

 

http://s2.picofile.com/file/8264016942/20141202_083810.jpg

 

طراحی فرودگاه زیبا است و انواع امکانات رو برای مسافران فراهم می کنه.

 

http://s2.picofile.com/file/8264016968/20141202_084252.jpg

 

تو این بین دیدن پیرمردهای از کار افتاده اروپایی و آمریکایی در کنار لیدرهای جوون اختصاصیشون بیشتر از قبل جلب توجه می کرد! متاسفانه این همون آثار استثماریه که به جهت تفاوت ارزش پول کشورها اونا با حقوق نه چندان بالای بازنشستگیشون می تونن هر کاری دلشون می خواد تو این کشورهای فقیر بکنن و تاسف بارتر اونکه کشورهایی مثل تایلند که به واقع از نگاه طبیعی چیزی کم و کسر از بهشت ندارن می بایست به جهت فقرشون با اکراه تن به این موضوعات بدن! در هر حال این روی سکه دیگه سرزمین تایلنده که متاسفانه در گوشه و کنار این کشور زیاد به چشم می یاد و یجورایی این کشور زیبا رو اونقدر بدنام کرده که خیلی ها با تصورات غلط عطای دیدنش رو به لقاش ببخشن!

برای پروازهای ایرآسیا ماشین های صدور کارت پرواز کار رو راحت کردن اما برای اکثر ایرلاین ها همون سیستم سنتی اعمال می شه.

 

http://s1.picofile.com/file/8264016976/20141202_093629.jpg

 

دقایقی بعد کانتر نوک ایر باز شد و ماهم به راحتی کارت پرواز کاغذیمونو تحویل گرفتیم. جالب اونکه جلوی کانتر یه تبلت هم گذاشته بودن که هر مسافر می تونست میزان رضایتمندیش رو از خدمات شرکت و پرسنل مربوطه به صورت آنلاین اعلام کنه!

نمی دونیم نوک NOK تو تایلندی چه معنا و مفهومی داره اما جالب اونکه آرم و لوگوی شرکت دقیقا مشابه نوک و منقار یک پرنده است!

 

http://s1.picofile.com/file/8264017042/20141202_113410.jpg

 

ساعتی بعد تو سالن ترانزیت منتظر اعلام پرواز بودیم که یکدفعه خونواده هندی همسفرهای تور دیروز جلومون ظاهر شدن و این بهانه ای شد برای شروع صحبت که بعدا فهمیدیم تا حدی هدف دار هم بوده!

چون خانوم هندی پرسید کدوم هتل می رین و بعد هم بلافاصله گفت که چون پروازشون به هند آخرشبه آیا می شه ساکهاشون رو نزد ما به امانت بزارن و برن شهر رو بگردن؟ ما هم که جا خورده بودیم و از طرفی نمی خواستیم تند برخورد کنیم با یک چرخش حرفه ای گفتیم که راستش ما هتلمون اونطرف شهره و از طرفی تا برسیم هتل ساک ها رو می ذاریم و می ریم بیرون و آخر شب بر می گردیم هتل و اینجوری واسشون سخته و ممکن از پرواز جا بمونن! بعد هم پیشنهاد دادیم بهتر همین الان ساکاشونو ببرن و تو خود فرودگاه بین المللی بانکوک امانت بزارن و بعد با خیال راحت برن شهر رو بگردن!

 

http://s2.picofile.com/file/8264017018/20141202_113253.jpg

 

ساعتی بعد سرانجام پرواز نه چندان طولانی شرکت نوک ایر انجام شد و در طول پرواز یه اسنک کوچولو هم به عنوان تغذیه رایگان بهمون دادن!

 

http://s1.picofile.com/file/8264017176/20141202_121010.jpg

 

http://s1.picofile.com/file/8264017200/20141202_121227.jpg

 

با بلند شدن هواپیما یک به یک زیبایی های مسیر آشکار شد!

 

http://s2.picofile.com/file/8264017068/20141202_120224.jpg

 

http://s2.picofile.com/file/8264017092/20141202_120333.jpg

 

http://s2.picofile.com/file/8264017134/20141202_120529.jpg

 

http://s2.picofile.com/file/8264017118/20141202_120350.jpg

 

ساعتی بعد شهر زیبا و بزرگ بانکوک از بالا نمایان شد.

 

http://s2.picofile.com/file/8264017276/20141202_130148.jpg

 

http://s1.picofile.com/file/8264017292/20141202_130645.jpg

 

با فرود در فرودگاه دوم شهر بانکوک با نام دن موئنگ Don Muang که به پروازهای داخلی اختصاص داشت اول همه نگران بودیم چون ایستگاه مترو نداره شاید رسیدن به هتل کمی سخت باشه اما خوشبختانه دفتر راهنمای توریستی اونجا خیلی خوب راهنمایی کرد و گفت با اتوبوس جلوی فرودگاه می تونین تا پیوجیت برین و از اونجا هم مترو و تراموا به راحتی در دسترس هست.

 

http://s2.picofile.com/file/8264017326/20141202_131545.jpg

 

http://s2.picofile.com/file/8264017342/20141202_133928.jpg

 

لحظاتی بعد اتوبوس هم اومد و ماهم سوار شدیم. دقایقی بعد خانوم متصدی فروش بلیط اومد در کسری از ثانیه بلیط اتوبوس و باقی پول خردمون رو تحویل داد و راحتر از اونچیزی که تصور می کردیم به ایستگاه اصلی تراموای هوایی BTS که با نام موچیت شناخته میشه رسیدیم. این همون ایستگاهیه که نزدیک شنبه بازار بزرگ و معروف بانکوک که با نام چاتوچاک شناخته میشه قرار داره! در واقع چاتوچاک تشکیل شده از چندصدتا دکه چوبی که روزهای شنبه هر هفته هرچی که تصورش بکنین تو این بازار اونم با قیمت های مناسب فروش می ره!

 

http://s1.picofile.com/file/8264017368/20141202_134809.jpg

 

حیف که نشد روز شنبه بانکوک باشیم و در نتیجه تو روزهای وسط هفته بازارم باز نبود که ببینیمش!

از اینا که بگذریم کلا شبکه مترو و تراموای هوایی بانکوک در عین طراحی و عالی و کاربردیش یکم پیچیده است. و هرکدوم با نام های BTS و MRT و ... شناخته میشه. مترو زیر زمینی با همون نام فرانسویش مترو نامیده میشه اما شبکه اصلی و راهگشای حمل و نقل شهر ترن هوایی پیشرفته و مدرن اونه که با نام BTS شناخته می شه. این ترن هوایی دارای دو خط قرمز و صورتیه که خط صورتی که تا فرودگاه بزرگ و بین المللی شهر هم می رسه سریع السیر تر هست! نکته مهم اینکه بلیط هرکدوم از این سیستم ها جداست و فرضا با خرید تراموای هوایی نمیشه سوار مترو زیرزمینی شد!

 

http://s1.picofile.com/file/8264017926/Bangkok_Sky_Train_Map.jpg

 

http://s1.picofile.com/file/8264016850/891.jpg

 

از پله ها که بالا رفتیم اول همه برای خرید بلیط یکم گیج زدیم! چون برای خرید باید از دستگاه مقصد نهایی رو مشخص می کردی و بعد برای پرداخت دفقط سکه می انداختی! واسه همینم اگه سکه نداشتی باجه مذکور بهت بلیط نمی فروخت و فقط اسکناس هات رو خرد می کرد و سر همین موضوع ما یکم هنک کردیم که چرا خانومه پول رو که دادیم بهمون بلیط تحویل نداد!!!

 

http://s1.picofile.com/file/8264016792/722.jpg

 

http://s1.picofile.com/file/8264017376/20141202_141256.jpg

 

معمولا برای مترو و ترن هوایی بسته به هر مسیر بطور متوسط 30 تا 40 بت باید پرداخت می کردید. البته مسیرهای نزدیکتر ارزونتر بود! نکته مهم اینه که قیمت بلیط بر مبنای ایستگاه مقصد حساب می شه و شما باید شماره ایستگاه مربوطه رو انتخاب کنین و اگه بخواین ایستگاههای بعد از اون پیاده بشین با ژتون بلیطی که خریدین درب خروجی باز نمی شه و دستگاه آلارم می ده!

 

http://s2.picofile.com/file/8264017392/20141202_141304.jpg

 

از اونجا که ما هتلمون رو با قیمت مناسب 50 دلار برای 3 شب در نزدیکی ایستگاه BTS انتخاب کرده بودیم که تا فرودگاه هم خیلی نزدیک بود، خیلی راحتتر از تصورمون به ایستگاه مربوطه رسیدیم.

بعد از عبور از پله های برقی مجهز ایستگاه که واسه خودش عظمتی داشت به راحتی نمای بزرگ هتل 25 طبقه هویدا شد و ماهم سریع وارد شدیم.

 

http://s1.picofile.com/file/8264017876/20141204_092726.jpg

 

همه چیز هتل حکایت از بزرگی و عظمت اون داشت که طبیعتا تا اینجای کار ما رو از انتخاب راضی می کرد. جالب اونکه اتاق طبقه 20 رو هم بهمون دادن اما راستش وقتی اتاق رو دیدیم کیفیتش در مقایسه با خود هتل چندان بالا نبود. البته از نظر تمیزی مشکلی نداشت اما نسبتا کوچیک و جمع و جور بود. در واقع انگار سیاست هتل اتخاذ استراتژی تبعیض قیمت و داشتن طبقات مختلف با قیمت های متفاوت بود!

 

http://s1.picofile.com/file/8264017818/20141204_092628.jpg

 

بدتر از همه اونکه اینترنت هم مجانی نبود برای هر ساعت 100 بت (حدود 3 دلار)درخواست می کردن!  تو اتاق هرچی دنبال سیف باکس گشتیم یافت نشد که نشد! واسه همینم موضوع رو به رسپشن منتقل کردیم و اونم گفت با ودیعه 100 دلاری می تونین یه صندوق امانی تو همون سالن همکف کنار رسپشن بگیرین!

 

http://s2.picofile.com/file/8264017426/20141202_152418.jpg

 

با این همه از بالا می شد شهر بانکوک رو بهتر دید. به خصوص ساختمون هایی که صاحبان خوش ذوقشون با گل تزئین کرده بودند.

 

http://s1.picofile.com/file/8264017676/20141203_080329.jpg

 

http://s1.picofile.com/file/8264017700/20141203_105948.jpg

 

http://s1.picofile.com/file/8264017892/20141204_094637.jpg

 

در سالن هتل دستگاهی هم گذاشته بودن تا بجای رسپشن ها توریست ها رو راهنمایی کنه! یعنی دیگه مزاحم رسپشن ها نشین! انصافا دستگاهشون هم اطلاعات کاملی داشت.

 

http://s1.picofile.com/file/8264017768/20141204_092422.jpg

 

عصر بعد از یه استراحت کوتاه هتل رو ترک کردیم و با تراموا به منطقه پچ بوری Phetchaburi که یجورایی قلب تپنده بانکوک و مراکز خریدش شمرده میشه رفتیم.

دست فروش های گوشه خیابون، بازار خرید و فروش رو حسابی گرم کرده بودن.

 

http://s2.picofile.com/file/8264017526/20141202_201453.jpg

 

http://s2.picofile.com/file/8264017550/20141202_201556.jpg

 

سرانجام گشت و گذار در خیابون ها و مراکز خرید که سهم خریدارای ایرونی هم تو این میون کم نبود ما رو به میدون سیام رسوند.

 

http://s1.picofile.com/file/8264017442/20141202_192654.jpg

 

مراکز خرید مجلل بانکوک از سیام پاراگون گرفته تا پلاتینیوم پر بود از مشتری های رنگ و وارنگ!

  با دیدن MBK یاد تبلیغ مجله داخل هواپیما ایرآسیا افتادیم که گفته بود اگه از این تبلیغ عکس بگیرین و پیش ما بیارین بهتون یه تیشرت مجانی هدیه می دیم! البته این موضوع رو دوستان خوبمون عسلی و بام هم در وبلاگ سفرجویان تعریف کرده بودن که ماهم خوشبختانه باهاش مواجه شدیم.

 

http://s1.picofile.com/file/8264016892/20141128_210105.jpg

 

با مراجعه به متصدی مربوطه که یه جایی در طبقه 5 یا 6 فروشگاه نشسته بود و نشون دادن عکس و ارائه پاسپورت بی معطلی 2 تا تیشرت سفید خوش رنگ- البته با کیفیت متوسط - تحویل گرفتیم.

 

http://s2.picofile.com/file/8264017468/20141202_195455.jpg

 

هرچند خود فروشگاه MBK بیشتر اجناس لوکس و گرون داشت که خیلی به کار ما نمی اومد! حتی قیمت غذای رستوران هاشم چندان ارزون نبود! واسه همینم خیلی اونجا وقت نگذروندیم و زدیم بیرون.

 

http://s1.picofile.com/file/8264017484/20141202_201445.jpg

 

کل پیاده رو مملو بود از دکه های اغذیه فروشی کنار خیابونی و کلی توریست رنگ و وارنگ خارجی که داشتن با غذاهای سنتی تایلندی حال می کردن.

 

http://s1.picofile.com/file/8264016926/20141201_203648.jpg

 

http://s2.picofile.com/file/8264017592/20141202_201804.jpg

 

اگه قبلا از ما می پرسیدن محال بود رضایت بدیم و بریم از دکه غذا بخریم! اونم تو تایلند که سفر قبلی حتی تحمل بوش هم سخت بود اما این بار ماهم با دیدن این صحنه ها تحریک شدیم و دل به دریا زدیم و از یه دکه که توسط مادری با دختر و پسر کوچیکش اداره می شد چند تیکه مرغ شنیسل گرفتیم. انصافا مزه اش خوب بود و همین شد که دوباره یه چندتا دیگه خریدیم که دختر نوجوون فروشنده به همراه برادر کوچیکترش با یک نگاه تشکر آمیز مرغ رو بهمون تحویل دادن!

 

http://s1.picofile.com/file/8264017642/20141202_202103.jpg

 

http://s2.picofile.com/file/8264017634/20141202_201816.jpg

 

آخرشب با کمی گشت و گذار در خیابون های اطراف و بازارهای خرید پلاتینیوم و پت و نم که خیلی هم به مذاقمون خوش نیومد به هتل برگشتیم تا گشت و گذار نهایی شهر به فردا موکول بشه.