خاطرات سفر به آسیا(2014)–روز پانزدهم-بانکوک-گشت شهری،فلوتینگ مارکت و سافاری(تایلند10)
صبح روز بعد با انرژی مضاعف می بایست از آخرین ساعت های حضورمون در بانکوک لذت ببریم. خوشبختانه بانکوک شهر بزرگی هست که برای انواع سلیقه ها تفریحات مناسبی داره! از معابد زیبا و آثار باستانی گرفته تا تورهای فرهنگی شوهای محلی و حتی فلوتینگ مارکت معروف (Damnernsaduak Floating Market) که نمایشی است از فرهنگ بازارهای قدیمی شناور روی آب که با قایق داخل رودخونه شکل می گرفت. از طرف دیگه انتخاب هایی مانند سافاری پارک و حتی نمایش فیل ها و تمساح ها (Crocodile and Elephents Theme Show) یا حتی شهربازی (Dream World) می تونه واسه کسانیکه که بچه کوچیک دارن فوق العاده باشه!
از اونجا که یکیمون در سفر سال ها قبلش به تایلند همه این تورها رو تجربه کرده بود و از طرفی نفر دیگه که شاید حدس زدن اینکه کدوم یکیمون هست خیلی سخت نباشه بیشتر ترجیح می داد در بازارهای پرآوازه بانکوک غرق بشه، نهایتا تصمیم بر این شد که امروز رو بیشتر صرف گردش داخل شهری کنیم!
اما قبل از اون بد نیست یه شرح مختصری از برخی تورهایی که اسم بردیم داشته باشیم.البته این تجربیات به سالهای گذشته بر می گرده!
اولین تور یا مکانی که معمولا تو صدر فهرست جاذبه های بانکوک قرار داره، بازار فلوتینگ مارکت معروف (Damnernsaduak Floating Market) که نمایشی است از فرهنگ بازارهای قدیمی شناور روی آب که در واقع با مجموعه ای از قایق های داخل رودخونه تشکیل شده!
این تور که معمولا صبح های خیلی زود (حدود 7 صبح) آغاز میشه در منطقه ای در اطراف بانکوک طراحی شده و شما بعد ازیه تجربه قایق سواری روی رودخونه، وسط یک عالمه قایق های دراز و سنتی که هر کدوم محصولاتی از میوه های رنگ و وارنگ برای فروش دارن قرار می گیرید!
این تصویر چندان واستون بیگانه نیست و تو فیلم های قدیمی چینی و ...، این نوع قایق ها با آدم هایی که کلاه حصیری رو سرشونه و قایق پر بار کردن خیلی به چشم آشناست!
فروشنده ها هم از میوه های رنگ و وارنگ استوایی گرفته تا صنایع دستی سنتی تایلند رو به توریست عرضه می کنند. البته طبیعتا قیمت ها بالاتر از بازارهای داخل شهره!
تور سافاری انتخاب مناسب دیگه ای برای یک گردش روزانه در شهر بانکوک به شمار می یاد که معمولا یه برنامه واسه کل روز هستش. به خصوص اگه بچه کوچیک دارید این تور می تونه خیلی برای بچه ها جذاب باشه.
با ورود به محوطه پارک ابتدا با نمایشی باغ وحش گونه از برخی حیوانات نسبتا اهلی تر! جالب اونکه این نوع حیونات تو فضای قفسی که انتظار داریم نیستن! از صبح تا ظهر هم 3 تا شو تفریحی با زمانبندی مناسب هم در داخل پارک برگذار میشه که عبارتند از شوی نمایش فوک ها، شوی نمایش دولفین ها.
و همچنین یه شوی طنز کابویی که دکورسازی فوق العاده ای هم داره!
بعد از صرف نهار هم برای عصر سوار بر اتوبوس مخصوص وارد قلمرو حیوانات وحشی داخل جنگل می شین و این بار به جایی که اونا محصور باشن این ما هستیم که داخل اتوبوس محصور از کنارشون رد می شیم!
هرچند بگذریم که گرمای هوا موجب میشه برخی از این حیوون ها بی حال به استراحت بپردازند!
از دیگر برنامه های جذاب برای توریست ها گردش در باغ رز و نمایش شو فرهنگی تایلندی (ThaiCulture Show) است. در این برنامه بعد از گردش در باغ های زیبا و رنگارنگ شاهد نمایش کاملی از مسابقه کیک بوکسینگ، انواع رقص های محلی و از همه مهمتر رقص معروف چوب تایلندی میشین و نهایتا یه برنامه عروسی سنتی تایلندی رو با شاخ و برگ زیاد براتون اجرا می کنن!
برنامه دیگری که معمولا برای توریست ها جذابه نمایش فیل ها و تمساح ها است. (Crocodile and Elephents Theme Show).
برنامه جذاب از نمایش تاریخی فیل ها و بعد هم فوتبال بازی کردن فیل ها و سایر حرکات نمایشی.
تا شعبده بازی که کله اش رو داخل سر کروکودیل بزرگ و وحشی می کنه!
والبته تفریحاتی مانند بغل کردن و عکس گرفتن با حیوانات!
شهربازی Dream World هم یه شهر بازی بزرگ و مفرحه که می تونه واسه بچه ها جذابیت بیشتری داشته باشه! هرچند به جز چندتا دکور زیبا، خیلی باب دندون ما نبود!
اگه اهل آثار باستانی هم باشین شهر سوخته باستانی آیوتهایا هم می تونه انتخاب مناسبی باشه که البته خارج از شهره و معمولا با کروز می رن اونجا!
با همه این ها ما به دلیل محدودیت وقت به همون دلایلی که گفتیم قید همه این جاها رو زدیم و یه برنامه گشت آزاد شهری رو در دستور کار قرار دادیم! برای این کار کجا می تونست بهتر باشه از خیابون پچبوری و مرکز خرید معروفش پتونم!
پِتونم یه بازار سطح متوسط و شایدم یکم سطح پایین با قیمت های ارزونه! البته توقعتون از کالاها و کیفیتشون هم باید در همین حد باشه! چندین طبقه با صدها غرفه کوچیک و بزرگ! ما که چندان قصد خرید نداشتیم چیز دندون گیری هم نصیبمون نشد!
با خروج از اونجا تا ظهر در کوچه های اطراف سرگرم بودیم. تا دلتون بخواد دستفروش و دکه و خلاصه اجناس نه چندان قابل اعتماد. برای نهار بازم به طبقه فوقانی پِتونم برگشتیم این بار از غرفه غذاهای حلال رستوران غذایی تا حدی مشابه ذائقه مردم خاورمیانه رو تست کردیم.
عصر بیشتر بازار پلاتینیوم و اطرافش رو گشتیم. مراکز خرید Krung Thong و Metro Fashion و City Complex همه کنار هم تقریباً روبروی همون بازار پلاتینیوم هستند!
باز هم کالاها چنگی به دل نمی زدن و البته کاهش ارزش پول ملی و دلارهای 3300 تومانی هم چندان برای خرید جذابیت ایجاد نمی کرد.
با این حال دیدن زندگی عادی مردم و حتی بچه مدرسه ای ها با لباس های فرمشون چندان خالی از لطف نیست!
طرفهای غروب که از فرط خستگی روپا بند نمی شدیم به هتل برگشتیم. اولش خواستیم یکم استراحت کنیم اما بعد گفتیم این شب آخری رو نباید از دست داد و با همون خستگی زدیم بیرون.
بازم کنار ایستگاه مترو یه بازار سیار و شلوغ شکل گرفته بود و ما هم این بار دل به دریا زدیم از یه خانوم مسلمون که غذای ترکیبی گیاهی می فروخت یه کاسه غذای سنتی تایلندی گرفتیم. وسط کار که داشت غذا رو آماده می کرد یکی از بخش های ترکیبی که واسمون عجیب اومد رو مورد پرسش قرار دادیم و اونم که معلوم بود خیلی زبون بلد نیست با کلی مکث و ...، گفت که اینا چیکن هست!!! ما هم که هرجوری فکر کردیم ظاهر اون مواد به مرغ نمی خورد! گفتیم احتمالا خانومه حالیش نیست و خواسته یه چیزی بپرونه! اما بعد که محتویات کاسه رو تا نیمه رسوندیم و یکی دوتیکه از اون ماده لزج رو تو دهن گذشتیم به یکباره هردومون همزمان فریاد زدیم و گفتیم ای وای اینا که پای مرغه! خلاصه گلاب به روتون!
بعد از اون هرجوری بود با یه بستنی نارگیلی خوش طعم که فروشنده با ذوق و هنر فراوون اون رو تو پوست نارگیل که گوشت هم داشت عرضه می کرد، مزه دهنمون رو عوض کردیم!
دقایقی بعد دیگه اون بازارچه کوچیک چیز زیادی برای سرگرمی ما نداشت! واسه همینم چون دیدیم ته جیبمون یکم بت تایلندی هنوز مونده گفتیم بریم بازار اصلی تا جیبمون سبک بشه!
در تاریکی هوا تو همون کوچه های سوخوم ویت یکسری صنایع دستی از پوست نارگیل توجهمون رو جلب کرد و هنوز خوب برندازشون نکرده بودیم که یه صدای آشنای فارسی گفت در خدمتم!
ای بابا فروشنده که هنرمند سازنده این کالاها بود ایرونی از کار دراومد و گفت که برادرش تو سمت شرق تهرون هم یه فروشگاه بزرگ دارن که این نوع کالاها رو براشون از اینجا می فرسته!
خلاصه بعد اونکه محتویات جیبمون رو براش رو کردیم اونم با یه تخفیف حسابی یه آویز لوستری رو بهمون با قیمت مناسب داد!
آخر شب نهایتا به هتل برگشتیم تا با بستن ساکهامون آماده حرکت برای صبح زود فردا بشیم!
خوب یا بد سفرمون به تایلند دیگه داشت به پایان می رسید و کم کم باید فکر بازگشت به خونه می افتادیم. با این حال مطمئنا دلمون برای زیبایی های تایلند تنگ میشه! حتی اگه خیلی ها تایلند رو دوست نداشته باشند و بیشتر بخوان از جنبه های منفی و خصوصا آزادی های خاص اون تصویری نه چندان خوشایند از تایلند ارائه بدن! اما تایلندی که ما دیدیم بدون اینکه بخوایم واقعیت های اون رو انکار کنیم، بیشتر بر طبیعت زیبا و مکانهای گردشگری یونیکش تمرکز داره! نمی دونیم چرا؟! اما واقعیت اینه که که حتی زشتی های تایلند هم تو این سفر کمتر سر راهمون سبز شد! شایدم چون نخواستیم اون بخش تایلند رو ببینیم و زیاد سمت یه جاهایی از شهر و خیابون هایی که پاتوق اینجور چیزاهاست نرفتیم به این موضوع به عنوان مشکل به هیچ وجه بر نخوردیم!
ادامه دارد ...