خاطرات سفر (شیما و علی)

پالرمو منطقه با کلاس شمال بوینس آیرس شمرده می شه که با دوراندیشی سخاوتمندانه شهرداری شهر و البته هنر طراحی هنرمندانی همچون کارلوس تایس فرانسوی از حدود 100 سال قبل محدود شمالی پالرمو منطقه سرسبز بوئینس آیرس به شمار می ره. در واقع میشه گفت تو این محله، این پارک ها نیستن که داخل بافت شهری قرار می‌گیرن، بلکه چندتا خیابون و بزرگراه پهن و بزرگ هستند که داخل منطقه ای سرسبز و پارک های عظیم قرار گرفتند. حسابشو بکنین فقط یکی از پارک های اصلیش با نام پارک سوم فوریه 400 هکتار مساحت داره و داخلش علاوه بر کلکسیونی از گیاهان، دریاچه ای بزرگ و زیبا طراحی شده که انواع تفریحات و ورزش های مختلف از دوچرخه سواری تا کروز رو می شه تجربه کرد! و پارکی دیگر باغ وحش شهر رو در برگرفته است!

این داستان باغ وحش رو هم بد نیست یه گذری بهش داشته باشیم! راستش در آخرین روزهای قبل سفر به آرژانتین که بالاخره ویزامون قطعی شد در اولین تلاش سعی کردیم فهرستی از جاذبه های دیدنی شهر رو در بیاریم که تو خیلی از اون ها باغ وحش هم قرار داشت. فقط اون موقع یادمون رفت تحقیقات کاملتری انجام بدیم و گفتیم وقتی رسیدیم می ریم از نزدیک می بینیمش! آخرین بار هم تو پاراگوئه و در شهر دل استه سیوداد بود که هموطنی عزیز که تنها ایرونی بود که طی این مدت بطور تصادفی بهش برخوردیم حسابی تاکید کرد که دیدن باغ وحش رو از دست ندید! همینم شد که ما بدون تردید یه برنامه گشت نیمروزی رو گذاشتیم برای باغ وحش! البته با یه اشتباه لپی کوچیک!

اون باغ وحشی که به عنوان یکی از جاذبه های اصلی شهر محسوب میشه و تو فهرست عجیبترین باغ وحش های دنیا قرار داره باغ وحش لوژان نام داره تا خود شهر بوینس آیرس حدود 90 کیلومتری فاصله داره!

اما اون چیزی که این باغ وحش رو متمایز کرده نحوه نمایش متفاوت حیوانات وحشی بدون قفس بسته است. بطوریکه بازدیدکنندگان بدون ترس به سراغ حیوانات وحشی چون شیر و ببر و پلنگ و ... می رن و دست در گردنشون عکس یادگاری می گیرن!- تو اینترنت عکس دیدیم که خانم سوار شیر شده بود و داشت ازش سواری می گرفت!-

 عکس از اینترنت

و با کمال تعجب این حیوانات که آموزش دیده هستند هیچ آسیبی به مردم نمی رسونند! البته گفته می‌شه قبل از ورود از بازدیدکنندگان می خوان تا رضایت نامه ای رو امضا کنن که هر اتفاقی افتاد خونشون پای خودشونه! با این حال از سال 1994 که این باغ وحش ایجاد شده تا حالا هیچ اتفاق بدی گزارش نشده! یعنی شاید هم اگه اتفاقی افتاده گزارش نشده باشه!!!

اما از اونجا که درست یه باغ وحش دیگه هم داخل شهر قرار داره، نمی دونیم چی شد ما فکر کردیم این همون باغ وحش مشهوره شهره! با این حال بازم جای شکرش باقیه چون ما که با نزدیک شدن سگ زهره مون می‌ترکه چجوری می خواستیم بریم دست بندازیم دور گردن این حیوانات وحشی دوست داشتنی!

با همه اینا باغ وحش داخل شهر هم شهرت خاصی واسه خودش داره. در سال 1888 این باغ وحش تاریخی در منطقه زیبای پالرمو به همت شهردار شهر ایجاد شد و در طول این سالها با گسترش خودش در اون زمان بیش از 2500 حیوان را سرپرستی می کرد!

اما اخیرا شنیدیم متاسفانه از سال 2016 به تصمیم شهرداری شهر بوئینس آیرس این باغ وحش زیبای 140 ساله تعطیل شده و حیوانات به جای دیگه نقل مکان کردند!

خلاصه دردسرتون ندیم که تو یک روز آفتابی و مطبوع بهاری با کمک مترو (خط سبز (D)) در ایستگاه میدون ایتالیا پیاده شدیم و دقایقی بعد پا به باغ وحش گذاشتیم. باغ وحشی بزرگ و سرسبز که اول همه دریاچه قشنگ اون با پس زمینه معماری قدیمی خودنمایی می کرد.

در بدو ورود دکه‌های اغذیه در کنار اجناس روتین، پاکت های کوچک و بزرگ غذای حیوانات رو هم می‌فروختن تا نکنه مردم به حیوانات زبون بسته آت و آشغال بدن! این بخش شدیداً مورد علاقه پدر و مادرهای بچه‌دار بود که بخوان به بچه ها هم آموزش بدن!

جلو که می رفتی برخی ساختمون‌ها معماری زیبایی داشتند که به نظر می رسید در زمره آثار باستانی شهر به حساب می یان!

با این حال برخی حیوانات کم آزار مثل طاووس و یه جور حیوون بامزه بین آهو و کانگورو بود آزادانه داخل محوطه باغ می گشتند و بدون ترسی به سراغتون می اومدن تا شاید غذا بهشون بدین!

ظاهرا اوایل قرن بیستم بخشی از این باغ وحش آتیش می گیره و برخی حیوونات تلف میشن و به همین خاطر بعد از اون قفس خالی اون حیوونات با مجسمه های مصنوعیشون تزئین کردن!

قفس ها هم اکثرا وسیع و بزرگ بودن با این حال بیشتر حیوانات رمق چندانی برای تحرک زیاد نداشتن!

تو این بین تماشای برخی گونه های کمتر دیده شد توسط ما مثل زرافه و لاما هم می تونست جذاب باشه!

و نیز حیوونات کوچک و جذاب دیگه!

و یا حیون های خطرناک تر!

جالب اونکه ظاهرا در داخل پارک چندین گروه از بچه های خردسال مهدکودکی با طرح های لباس حرفه های مختلفی مثل پزشکی و ... حضور داشتند.

از باغ وحش سرسبز بوئینس آیرس که خارج شدیم در دل منطقه سر سبز پالرمو به سمت شمال پیش می رفتیم اما نه به خاطر دیدن پارک های سرسبز و گونه های رنگ و وارنگ نادر گیاهی این منطقه و یا میدون های طراحی شده زیبایی مثل میدون ایتالیا و باغ ژاپنی مشهور این منطقه! بلکه چیزی که مارو در قدم اول به پالرمو کشونده بود کنجکاوی زیاد برای دیدن میدون ایران بود! میدونی که در یک اقدام فرهنگی از سال 1344 در این منطقه با کلاس شهر به نام ایران نام گذاری شده است!

در دل بلوارهای سرسبز پالرمو و ساختمون های بلند و باکلاسی که مشخصا از سطح بالای رفاه ساکنین این منطقه حکایت می کنه پیش می ریم. بیخود نیست این منطقه با درجه امنیت بالا مرکز اقامت سفارتخونه های بسیاری از کشورهای دنیاست! حالا دیگه از روی GPS به سمت میدون ایران پیش می ریم! نامی که در کمال تعجب هیچ نشونی در نقشه های کاغذی شهر نداره! در این یکی دو روز اقامتمون در آرژانتین از چندنفری در مورد این میدون پرسیدیم اما به جز داماریس - اونم به واسطه علاقه به سینمای ایران-، هیچ کس همچین نامی رو نشنیده بود! این درحالی است که تو ایران حتی برای کسانیکه تهران زندگی نمی کنن هم نام میدون آرژانتین آشناست!

اگه تو فضای مجازی نام میدون ایران رو در بوئینس آیرس به فارسی سرچ کنین، حداقل 30-40 تا متن یکسان پیدا می کنین که همشون از رو دست هم کپی شدن و نمی دونیم کدوم شیر پاک خورده ای به رسم اغراق های همیشگی فرهنگ ما ایرونی ها با قوه تخیلش شرح داده که: این میدون از زیباترین میدون ها و جذابیت های اصلی گردشگری این شهر است و خلاصه اونکه نقش سرستون های میدان ایران اونقدر بلند است که از نقاط مختلف شهر به راحتی دیده می شود و برای همین به وعده گاه مردم تبدیل شده است و ... !!! (خلاصه آخر خالی بندی!!!)

با این پیش زمینه ماهم سرانجام با کلی اینور و اونور زدن و نهایتا اعتماد به GPS موبایلمون با عبور از پارکی سرسبز به بلواری می رسیم که پهنای سرسبز وسطش از مجموع عرض خیابون رفت و برگشتش هم بیشتره! اینجاست که دیگه میشه ستون باستانی ایرانی رو با همون سرستون گاو خوش تراش هخامنشی حداکثر از حدود 100 متری تشخیص داد! با این حال اینجا به هیچ وجه از میدون اون هم با ساختار دایره ای یا حتی مربع و مستطیلی که در ذهن ماست همخونی نداره! انگار وسط یه بلوار بزرگ ستونی بلند قرار داده باشن!

کمی آنطرفتر کپی کوچکی نه چندان خوش ساخت از پله کان آپادانا ساخته شده و تازه اونجاست که تابلویی کوچک و رنگ و رو رفته نام این مکان رو با یادآوری تاریخ ساختش حکایت می کنه!

با همه اینا بعد از بیش از دو هفته دوری از وطن هرچیزی که بوی وطن رو بده واسه آدم می تونه جذاب باشه! واسه همینم مشغول عکس و فیلم گرفتن از زوایای مختلف ستون بودیم که یکدفعه دیدیم 6-5 تا پسر و دختر 12-11 ساله محاصره مون کردن و یکی از دخترها که به نظر معاشرتی تر بود با انگلیسی شکسته و داغون می پرسه شما توریستین؟با شنیدن پاسخ ما انگار دنیارو بهشون داده باشن! همشون دورمون حلقه می زنن و با فعال کردن دوربین موبایلشون روی عصای سلفی ازمون درخواست مصاحبه می کنن! نگو تکلیف کلاس زبانشون این بوده که تو خیابون بگردن توریست پیدا کنن و بعد فیلم مصاحبه واسه کلاسشون بگیرن!

با لبخند در مصاحبشون شرکت می کنیم، فقط مشکل اینجاست که طفلکی ها دانش زبون انگلیسیشون خیلی کمه! واسه همینم یجورایی مجبوریم سئوال ها رو هم خودمون از خودمون بپرسیم! در پاسخ اولین سئوال که از کجا می یاین بهشون پاسخ می دیم که ما از جایی می یایم که این ستون از اونجا اومده! بنده خداها هاج و واج نگاه می کنن که چی؟یعنی کجا؟ می گیم از ایران! بازم خوب حالیشون نمیشه! یکیشون با انگلیسی دست و پا شکسته از دوستش می پرسه: یعنی اینا دارن انگلیسی صحبت می کنن! پس چرا ما هیچ چی نمی فهمیم؟ حالا دیگه مجبوریم ببریمشون تا تابلوی راهنمای میدون رو نشونشون بدیم و تازه اونجا بود که با خوندن بخش اسپانیولی اطلاعات میدون فهمیدن چی به چیه و همین بهانه موجب شد تا باهم چند عکس سلفی هم بگیریم! آخر کار هم که حسابی رفیق شده بودیم انگار صد ساله ما رو می شناسن، پریدن و دوتا ماچ آبدار از گونه هامون گرفتن و با لبخند خداحافظی کردن و رفتن!

در شمال منطقه پالرمو و در نزدیکی میدون ارکیزا، آسمان نمای گالیله با طراحی زیباش به صورت کره قرار داره که نورپردازی زیبای اون به خصوص در شب دیدنی است. به خصوص برای ستاره شناسان که می تونن تو این مکان زیبا شب های رویایی رو تجربه کنن!

حالا دیگه با عبور از باغ ژاپنی ها که به سبک آشنای جنوب شرقی آسیا، طراحی باغ با معماری خونه های چوبی اش رو به نمایش می ذاره به سمت جنوب منطقه پالرمو در حرکتیم.

موزه آمریکای لاتین ( بلیط ورودی حدود 3 دلار و چهارشنبه ها رایگان است)و موزه اویتا با مجموعه ای از وسایل شخصی و آثار اوا پرون هم در نزدیکی پارک سوم فوریه قرار داره. هرچند با توجه به فشردگی برنامه هامون نشد که از این موزه ها دیدن کنیم.

منطقه جنوبی پالرمو با نام پالرمو سوهو و پالرمو هالیوود شناخته میشه. پالرمو سوهو بیشتر با خیابون های باریک و و بناهای بازسازی شده قدیمی اش در حدفاصل میدون آرمنیا و میدون کارتازار شناخته می شه. خیابونهایی با فروشگاههای مد و طراحی برای دوست دارن خرید! واسه همینم این منطقه شب های زنده ای داره و یکی از مناطقی است که برای اقامت پیشنهاد میشه!

با این حال از شما چه پنهون این منطقه و فروشگاههای مدش چندان به مذاق ما سازگار نبود و بعد از دقایقی چیزی نداشت که بخواد جذبمون کنه! به جز رستوران کوچک با ساختار آشنای کباب ترکی حلال که حسابی آدمو قلقلک می ده تا دونر کباب های گوساله های خوش طعم آرژانتینی رو هم تجربه کنیم.

در هر صورت محله پالرمو تا حدودی مورد توجه مسلمون های شهر هم هست. وجود بیش از 500 هزار مسلمون ساکن آرژانتین، چهره پایتخت رو هم برای مسلمونها چندان بیگانه نکرده و با ابتکار عربستانی ها و اعطای زمین رایگان از سوی دولت آرژانتین، بزرگترین مرکز فرهنگی اسلامی آمریکای لاتین در سال 2000 میلادی در منطقه پالرمو بوئینس آیرس ساخته شده که در کنار فعالیت های فرهنگی، همزمان می تونه 1500 نمازگزار رو در خودش جا بده!

با ادامه دادن مسیر به سمت پالرمو هالیوود حرکت کردیم اما عبور ریل راه آهن از وسط این دوتا منطقه و بن بست بودن برخی از کوچه ها مجبورمون کرد که لحظه ای بایستیم و نقشه رو ورنداز کنیم. همین کافی بود تا پیرمردی خوش مشرب به صورت خودجوش از اون طرف خیابون بیاد و با زبون اشاره و چاشنی لبخند، راهنمایمون کنه تا از کوچه بعدی از عرض ریل راه آهن عبور کنیم. این همون روحیه دوست داشتنی مردم خون گرم آمریکای لاتینه!

با وارد به خیابون هامبولت عملا وارد منطقه پالرمو هالیوود شدیم. فروشگاههای بزرگ با تابلوهای هالیوودی از همون ابتدا حسابی جلوه می کنه! اما وارد یکیشون که می شیم چیز زیادی برای جذب کردن نداره!بیشتر یه فروشگاه تجهیزات جانبی موبایل و بازی های کامپیوتری اما با صدها مشتاق و علاقمند صف کشیده جلوی فروشگاه! البته برای ما که قصد خرید نداریم چیز دیدنی زیادی وجود نداره.

رستوران ها و کافه های منطقه هم بیشتر با طراحی هالیوودی به جذب مشتری می پرداختند. به نظر این منطقه بیشتر برای آرژانتینی های خوره فیلم در نظر گرفته شده! با این حال برگزاری جشنواره ها و فستیوالهای بین المللی معتبر فیلم بوئینس آیرس بهانه خوبی برای رونق این منطقه به حساب می یاد. در هر صورت منطقه پالرمو در زمره محله های باکلاس شهر به حساب می یاد و به همین خاطر اکثر سفارتخونه های خارجی هم تو همین محله قرار دارن!