اول صبح بازهم پس از خوردن صبحانه اي مفصل، عزم رو جزم كرديم، تا اين بار به دريا بزنيم. البته اين بار ديگه نخواستيم از آژانس ها استفاده كنيم چراكه تور كشتي بيش از 40 دلار بود، در حاليكه ما با 25 لير (حدود 18 دلار) تونستيم خودمون مستقيما به كشتي بريم. درست ساعت 9.30 بود كه كشتي كوچك كه بيشتر به يه لنج چوبي شبيه بود حركت كرد. اين لنج ها عملا 2 طبقه داشتند. طبقه پايين كه داراي ميز و صندلي بود و بيشتر به رستوران شبيه بود و طبقه بالايي كه سرباز بود و مكان مناسبي براي آفتاب گرفتن روي تشك هايي كه پهن شده بود.

http://s1.picofile.com/file/7494076555/P1011780.jpg

اما كه از آفتاب فراري بوديم همون پايين مونديم و درست مقارن همين زمان بود كه بطور تصادفي 3 زوج ايراني ديگه هم به مسافرا اضافه شدند. از اونا شنيديم كه در هتل تاتليس اقامت دارند و حدود 700 هزارتومان تور براشون خرج برداشته! البته اونا تور كشتي رو با پرداخت 30 يورو ثبت نام كرده بودند، كه يك ذره از قيمت ما جا خوردند!

در دل درياي اژه پس از اونكه از مناظر زيباي ساحل كوش آداسي رفته رفته دور شديم، هواي درياي صورتمونو نوازش مي داد و نزديك  ظهر بود كه به اولين توقف گاه كه نزديك ساحل صخره اي بسيار زيبايي بود متوقف شديم.

http://s1.picofile.com/file/7494074943/P1011766.jpg

برخلاف ما، همه كشتي به يكباره در آب پريدند تا بتونند از آب تميز اونجا بيشتر استفاده كنند. راستش اينكه مي شد در بخش هاي عميق و بسيار زلال دريا شنا كرد براي ما كمي افسوس داشت كه چرا لباس شنامون نياورده بوديم. هرچند آفتاب تند تقريبا همه كسايي كه مشغول شنا بودند رو سوزونده بود. البته اونها هم بسيار خوشحال بودن كه برنزه شدن و ضدآفتاب زدن و فرار ما از آفتاب براشون خيلي عجيب بود.

تو كشتي خوردن نوشابه ها رايگان بود ولي ما فقط مي تونستيم فانتا و كولا بخوريم. نهايتا ظهر نوبت نهار رسيد. ناخدا از همه مسافرا دعوت كرد كه بطور منظم روي ميزا بشينند و بعدش هم با نظمي خاص هرميزي به نوبت، سمت غذاها مي رفت و براي هر نفر يكم تكه ماهي و يك تكه مرغ و كمي سالاد و برنج مي ريختند. آخرش هم وقتي بشقاب همه پرشد، گفتند كه هركي غذاي اضافه مي خواد بياد و برداره و اين شد كه عملا خيلي سريع ديگه چيزي براي خوردن باقي نمونده بود. اما انصافا غذا طوري بود كه آدم سير مي شد. و كسايي كه معده ضعيفي داشتن ترجيح دادن كمتر بخورن چون ممكن بود دريازده بشن!

http://s3.picofile.com/file/7494076234/P1011778.jpg

عصر پس از كمي حركت نوبت به توقف گاه بعدي رسيد كه اون هم در دل دريا و نزديكي ساحل شني زيبايي قرار داشت. راستش بازهم ما امكان شنا نداشتيم، اما انگار بقيه خسته نمي شدند. در ساحل كه نسبتا شلوغ بود، مرد اسب سواري هم به همراه سگش يكم شلوغ كرده بود. سگ سياه كه نسبتا خوشگل هم بود تازه شوخيش گل كرده بود و با حمله به بچه اي كه داشت شنا مي كرد، يكم اونو ترسوند و موجب شد مادر بچه حسابي دعواش كنه.

http://s3.picofile.com/file/7494074836/P1011760.jpg

عصر در زمان برگشت، يكي از خدمه كلي عكس از تك تك مسافر گرفت، تا شايد بتونند يجوري درآمد اضافه كسب كنند. حوالي ساعت 4 بود كه ديگه به ساحل شهر نزديك شده بوديم و درست در همين زمان يكي از خدمه با شيپور زدن و به كمك دختر بچه اي كه صندوق فانتزي رو به گردن انداخته بود، سعي مي كرد تا از مسافرا انعام جمع كند.

كلا تور كشتي خيلي تور خوبي بود و ما به همه توصيش مي كنيم. ولي حتما لباس و حوله و ... با خودتون ببرين، چون خيلي حيفه تو اون درياي صاف و زيبا شنا نكنين.

http://s3.picofile.com/file/7494074515/P1011743.jpg

در ساحل هوا خيلي گرم بود، چون هتل نزديك بود، سعي كرديم مسير تا هتل رو پياده بريم كه يكم نفسمون دراومد.

 اما بعد از كمي استراحت و صرف شام زديم بيرون، چونكه واقعا حيف بود فضا و هواي خوب پارك كناره ساحلي رو از دست بديم. اين بار به سمت مخالف ساحل رفتيم تا از فروشگاه ميگروس كه فروشگاه زنجيره اي معروفي در تركيه است ديدن كنيم. البته چون حدود ساعت 10 شب رسيديم در شرف تعطيل شدن بودن اما بازم براي دقايقي كوتاه تونستيم يچيزايي رو براي خريد نشون كنيم. فرضا استكان ها كمر باريك ترك كه خودشون چاي رو تو اون مي خورند خيلي ارزون بود و با حدود 5 تا 8 لير مي شد يه دست خريد و يا زيتون و ... .

ادامه دارد ... .